p30day ghalebsara weblogtools
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای بهتر شدن دیر نیست

 

 

گاهی حس کردن یک آغوش ، فقط لمس پوست با دست نیست ..
گاهی حس می کنی ، جسمش را ..
به شرطی که با قلب لمس کنی نه با دست ......

 

 

شاید دیگه نبینمت گریه نکن

به خاطر جدایی مون گریه نکن

بزار که خوب نگات کنم گریه نکن

بخاطر تنهایی مون گریه نکن

منم مثل تو دلگیرم منم بی عشق میمیرم گریه نکن

منم مثل تو غمگینم یه روز دستاتو میگیرم گریه نکن

غــربت من هرچی که هست از با تو بودن بهتره
آخر خط زندگی ، این نفسهای آخره

وقتی دارم با هر نفس از این زمونه سیر میشم
وقتی با یک زخم زبون از این و اون دلگیر میشم

این آخر راهه دیگه
باید که تنها بمیرم
تنها تو اوج بی کسی
تو غربت آروم بگیرم

باید برم ، باید برم
باید که بی تو بپرم
آخ که چه سنگین میزنه
این نفس های آخرم

***

سکوت من نشونه ی رضایتم نیست میدونی
گلایه هامو میتونی از توی چشمام بخونی
بگو آخه جرمم چیه که باید اینجور بسوزم
هیچی نگن ، داد نزنم ، لبهامو رو هم بدوزم

در به در غزل فروش منم که گیتار میزنم
با هر نگاه به عکست انگار من خودمو دار میزنم

نفرین به عشق به عاشقی
نفرین به بخت و سرنوشت
به اون نگاه که عشقتو
تو سرنوشت من نوشت

نفرین به من
نفرین به تو
نفرین به عشق من و تو

به ساده بودن من و
به اون دل سیاه تو



برچسب‌ها:
[ چهارشنبه 90/12/3 ] [ 12:8 صبح ] [ (عسل زندگی) ]
درباره وبلاگ
برچسب‌ها وب
لینک های مفید
آرشیو مطالب
امکانات وب